شقایق

خدایا ما را به مرتبه ای از عزت تعالی ببخش که سر جزدر مقابل تو فرود نیاوریم و به مرتبه ای از خضوع تنزل ده تا خود را از احدی برتر ندانیم!

شقایق

خدایا ما را به مرتبه ای از عزت تعالی ببخش که سر جزدر مقابل تو فرود نیاوریم و به مرتبه ای از خضوع تنزل ده تا خود را از احدی برتر ندانیم!

شقایق

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب قدر» ثبت شده است

۰۴
مرداد ۹۲

ماه میهمانی خدا از نیمه گذشته و به شب های پر برکت قدر نزدیک می شویم . شب هایی که از هزار ماه برتر است ، شب سرنوشت .

امشب، چشم‏هایم را پنهان می‏کنم تا خواب، راه دیدگانم را نیابد.
امشب، نزولی بزرگ را به تماشا می‏نشینم؛ با صد هزار فرشته بر دستانشان حریر.
خواب، امشب در چشمان حیرت‏زدگان از تماشای آن همه نور می‏شکند.
آمدگان بی‏درنگ، از آسمان و روندگان نورانی به آسمان، در تدارک کدامین واقعه باشکوه، چنین فرمانبرداران بی‏چون و چرای خالق این شبند!
چه آشوبی در آسمان است و تو نمی‏دانی.
باد، مأمور است تا رایحه باد صبا را برافشاند و اشک، بر آن است تا آتشی فرو نشاند.
امشب، امید، طرح بازار دل شکستگان است و از فزونی نور، راه‏های نهفته آسمان هویداست.
نویسندگان آسمان، قلم به دست، در تدارک بر چیدن سیاهی‏ها از نامه‏های شب بیداران امیدوار و اشک ریزان شب زنده دارند؛ زنهار، دل به او بسپار، ای شب زنده دار، تا سیاهی نماند.
مردی در خلسه نور و نماز، محو حضرت پروردگار است؛ «انا انزلناه فی لیلة القدر»؛
محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم لوح زرین بهترین کلمات عالم را در حال نزولی بی‏مانند، نظاره‏ گر است و قلب پیامبر، جایگاه ابدی کلام آمده از آسمان.
خداوند، امشب، داستان بی‏نظیر خلقت را بر پیامبرش می‏خواند و سرود گوش نواز عبودیت و بشارت، از آبشارهای آسمان سرازیر است.
من، هزار شبانه بیدار، نگاهم، نیمی آسمان، نیمی به اشک و دستان خالی‏ام رو به بی‏کران آسمان، بر رازهای مگوی عالم گوش سپرده‏ ام.
ذره ذره عالم، اکنون، قدردان لحظه باشکوه نزول است و چه بر خود می‏بالد از تماس نور کلام خدا بر وسعت خاکی‏اش!
امشب خاک زمینی و هوای این جهان، گران قدرترین لحظات بودنشان را سپری می‏کند؛ چرا که عظمت کلام خود را در خود احساس کرده‏اند.
شب قدر، مرا به بیداری می‏خواند و زمزمه؛ زمزمه‏های عاشقانه با معبود. پس قدر باید شناخت دروازه‏های گشوده آسمان را در شب قدر و غوطه‏ور باید شد در نور تابان آسمان و نفس باید کشید در نزول آیات مقدس.

سلام بر شب مقدس قدر     !

شبی که باید شکواییه هجران را درنوردید و به امید وصل و دیدار، بیدار نشست و از جام طهور «سلام» تا مطلع «فجر» سرمست بود.

شبی که باید در عاشقی ثابت‌قدم بود. در طلب کوشید و بیدار ماند و دیدار جست و احیا گرفت و به نیایش پرداخت و کار خیر کرد و صالحات به جا آورد و به نیازمندان رسید و دانایی طلبید و به دانش‌آموزی پرداخت.

شبی که باید به یاد روی محبوب عزیز، آن یار پنهان رخسار، با دردمندی‌های عاشقانه نالید و دیدار او را از خدای طلبید.

شبی که شیاطین در بند اسارتند و آدمیان ایمن از آنها.

تقدیری سراسر خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی، سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.

    (  حبیب مقیمی)

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۳۸
ب.م.ن